من می توانم به جای اشک، برای خودم چای بریزم. به جای گریه، تحمل کنم! بجای غصه، بستنی بخورم. و به جای تو، بالش را بغل کنم. تو چه می کنی؟ به جای موهایم، چه را نوازش می کنی؟ به جای دست هایم، چه چیز را می گیری؟ و به جای قلب خسته ام، چه. با وفا باش، مانند سگ!
عاشق نباشی، فایده ثروت کلان چیست؟
عشق رویایی (رمان) جلد پنجم
جای ,کنی؟ ,توانم ,بریزم ,کنم ,اشک، ,به جای ,و به ,چای بریزم ,کنی؟ به ,می کنی؟
درباره این سایت